دلنوشتهای از یک شاگرد
منبع: یادنامهی دومین سالگرد شهادت
به نام خداوند یاری گر که مهربانیش از حدافزون ورحمت خود را بی دریغانه برما میباراند، خداوند آزمونهای سخت.
در مجموعه نشستهای باب بگشا از استاد شهیدمان (عملاً دیدیم ) آموختیم که :
¨ عضو فعال هستی هستیم پس بایستی منشی ، روشی و هدفی داشته باشیم
¨ نسبت به پیرامون خود حساس وفعال باشیم
¨ در طول زندگی خلاق و به دنبال ایجاد تغییر کیفی باشیم
¨ وجدان کار داشته باشیم
¨ مشکلات دیگران را بااشتیاق پیگیری نمائیم
¨ درخصوص زیست اطرافیانمان حساس باشیم
¨ انتقاد پذیر باشیم
¨ صداقت در گفتار،کردار،پندارمان داشته باشیم
¨ وآنچه نشان میدهیم همان باشیم
¨ پشتکار داشته باشیم
¨ استمرار در کار را فراموش نکنیم
¨ به آنچه میگوئیم عمل کنیم
¨ همدل و همراه باشیم
¨ سر قول و قرار خود باشیم
¨ به بزرگتران وپیشکسوتان احترام بگذاریم و از تجربیاتشان پند بگیری
¨ به همنوعانمان یاری کنیم ودستاوردی داشته باشیم
و.....................................
حقیقتاً استاد عزیزمان شهید صابر بود که واقعاً دست روی دست نگذاشته، آستین بالا زده و گیوه ورکشیده و با سرعت در پی ساختن بنیانی برآمد، علاوه بر تمام ویژگیهای کیفی باب جدیدی را در زندگیمان گشود وما را از روزمرگیهای کسالت بار رهاند. حال ما دغدغهدار شدیم و عمل کردن به فراگیریها جزو وظایفمان شده است؟ راستی هدی میداند یا نه؟ که حتماً میداند ولی شما هم بدانید یکی از کسانی که برای درمان بیماران ”انای“ فعال بود از جزوات و دروس کلاس باب بگشا و ادبیات ویژه هدی عزیزمان استفاده میکرد که برای گشودن بابی دیگر در زندگیشان بسیار موثر بوده. راستی خودمان هستیم از هدی این ویژگیهای کیفی را دیدیم و شنیدیم چقدر مردعمل هستیم و درآن مسیر گام برمیداریم؟